بعد از بیست سال برای اولین بار

ساخت وبلاگ
چیزی که خوب است این است که اینجا برای من مانده، و این را هربار تکرار میکنم که جایی را دارم برای نوشتن و جایی هست که کمی بتوانم در کنارش بشینم و از خودم بخوانم و به خودم ببالم که برای خودم نوشته ام، هنوز نوشته ام. من بیشتر از هرچیز از اینکه برمی‌دارم اینجا را باز میکنم و با این حال که کسی از اینجا رد نمیشود، آن را می‌خوانم از خودم راضی ام. اینکه جایی را برای خودم نگه داشته ام. رازی برای خودم هست که کسی را در آن شریک نکرده ام. این حرف ها بماند.دو پست اخیر را دیدم و فهمیدم حالم به طور میانگین چقدر بد بوده است، تصور این بوده که حالم باید خوب می بوده و روزی آرزو داشتم که به جایی که الان هستم برسم و الان رسیده ام به آرزو های سه سال پیش ام، اما در حقیقت هنوز احساس می کنم شب های امتحان دوران دانشگاه از جایی که هستم روشن تر است، و هر چه به جلو نگاه می کنم خیال تنهایی و تاریکی آینده مرا می ترساند و هرچه بیشتر تلاش می کنم روی خودم کار کنم کمتر از قبل به چیزی درون خودم می توانم چنگ بزنم که محکم است و می تواند مرا بکشاند، چیزی که میبینم سرگردانی است که توی ذهنش مطمئن است به هرجایی هم برسد باز آن جا بعد از بیست سال برای اولین بار...
ما را در سایت بعد از بیست سال برای اولین بار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0badazuof بازدید : 103 تاريخ : دوشنبه 5 ارديبهشت 1401 ساعت: 2:30

خدا را شکر اینجا را دارم. باید بیست دقیقه دیگر، بروم اما حالا که بعد از سه روز که می خواستم اینجا بنویسم، بهتر باشد چیزی بنویسم. نمیدانم چه اصراری دارم اینجا بنویسم. به هر حال شاید ناخودآگاه آدم بیشتر می فهمد، حقیقت این است که خبر تازه ایی نیست و دارم تلاش می کنم روی سطح آب باقی بمانم. انگار چیزی که تا به حال می توانست گولم بزنم الان از بین رفته و چیزی نمی تواند اطمینان بدهد که نجات پیدا می کنم، چشمم را ببندم و از این زندگی بپرم در زندگی دیگر و آنجا باز نتوانم حرف بزنم و دوباره بپرم در زندگی بعدی و باز کسی نباشد بتوانم با او دو کلمه بگویم و قس علی هذا. در حقیقت گم کرده ام نامه های تو را. حالم خوب نیست دو اصراری ندارم خوب شود. خبری نیست در هیچ کجا.  بعد از بیست سال برای اولین بار...
ما را در سایت بعد از بیست سال برای اولین بار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0badazuof بازدید : 116 تاريخ : دوشنبه 5 ارديبهشت 1401 ساعت: 2:30

«از تو می خواهم همچون من برای مسائل حل نشده در قلبت بردباری کنی و تلاش کنی خود مسائل را همچون اتاقهای دربسته یا کتابهایی که به زبان بیگانه نوشته شده اند، دوست بداری.در جستجوی پاسخ نباش، که فعلا به تو داده نخواهد شد، زیرا قادر به زندگی با آنها نیستی.و نکته این است: با همه چیز زندگی کن. اکنون با پرسش ها زندگی کن. شاید، روزی در آینده ای دور، به تدریج، بدون اینکه متوجه باشی، در راه رسیدن به پاسخها زندگی کنی.» بعد از بیست سال برای اولین بار...
ما را در سایت بعد از بیست سال برای اولین بار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0badazuof بازدید : 97 تاريخ : دوشنبه 5 ارديبهشت 1401 ساعت: 2:30